تبذیر کردن (رِضْ) ولخرجی کردن. اسراف کردن. باددستی کردن. گزاف خرجی کردن. رجوع به تبذیر و تبذر و اسراف شود ادامه... ولخرجی کردن. اسراف کردن. باددستی کردن. گزاف خرجی کردن. رجوع به تبذیر و تبذر و اسراف شود لغت نامه دهخدا
تبذیر کردن ولخرجی کردن، اسراف کردن، گزاف خرج کردن ادامه... ولخرجی کردن، اسراف کردن، گزاف خرج کردن تصویر تبذیر کردن فرهنگ لغت هوشیار
تبذیر کردن ول خرجی کردن، اسراف کردن، بیهوده خرجی کردن، گشادبازی کردن، افراط کردن، زیاده روی کردن ادامه... ول خرجی کردن، اسراف کردن، بیهوده خرجی کردن، گشادبازی کردن، افراط کردن، زیاده روی کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد